تاريخ تجارت برده از آفريقا به اروپا
مترجم: پيام پرتوى مترجم: پيام پرتوى

از دهه هاى ۱٤٤۱ تا ۱٩٥۰

تجارت برده و نژادپرستى بعنوان خاستگاه سرمايه دارى

http://www.mariosousa.se/Slavhandeln_och_rasisem_som_kapitalismens_vagga.html

نويسنده Mario Sousa

 

 تولد نظام صنعتى از دل تجارت برده 

تجارت برده ساختار جامعه در آفريقا را نابود ميکند

در اواسط دهه هاى ۱٦۰۰ مستعمرات اروپا در قاره ى جديدا کشف شده ى آمريکا توسعه اى جديد و بسيار گسترده را مشاهده نمودند. شمار زيادى از برده گان آفريقايى به آنجا٬ به منظور کار در معادن طلا و نقره و مزارع شکر٬ تنباکو و پنبه٬ غيرو و غيرو٬ آورده شدند.

بخصوص بصورتى مداوم به برده گان جدىد نياز بود چرا که از توان کارى برده گان بصورتى وحشيانه٬ با مرگ و مير شمار فراوانى از آنها بعنوان نتيجه٬ بهره بردارى ميشد. براى مٽال شمار قربانيان در مستعمره هلندى٬ سورينام٬ در کارائيب٬ چنان عظيم بود که تمام جمعيت سالم برده٬ حدود ٥۰۰۰۰ نفر٬ هر ٢۰ سال يکبار٬ کاملا نابود ميشدند!

همراه با افزايش تقاضا براى دريافت برده در آمريکا٬ شکار انسان توسط تاجران برده در قاره آفريقا نيز افزايش ميافت. تاجران اروپايى برده گان را به سه روش مختلف٬ دزدى دريايى٬ پيمانهاى جنگى و همکاريهاى مسالمت آميز تهيه مينمودند. دزدى دريايى از غارت و جنگ که شکارچيان برده پايگاه خود را در قايقها داشتند تشکيل ميشد. اين شيوه بسرعت به مشارکت در جنگ مبدل شد. در اين حالت اروپاييها با گروههاى مسلح سرباز٬ به منظور حمايت از يک پادشاه آفريقايى در مقابل رقبايش٬ به ساحل ميرفتند. تجار برده ى اروپايى معمولا٬ بعنوان طعمه جنگى٬ اجازه ميافتند که اسرا در ميان شکست خورده گان را٬ که بعنوان برده به آمريکا برده ميشدند٬ بخرند.    

گفته ميشود که جان هاوکينز انگليسى اولين شريک تاجر برده بوده باشد. در جريان اولين سفرش٬ پس از سپرى نمودن مدت زمانى در سواحل گينه و به اسارت گرفتن ۱٥۰ زندانى٬ حادٽه اى رخ داد که آينده تجارت انسان را رقم زد. در ساحل سيرالئون٬ رئيس قبيله اى که به حمايت هاوکينز در جنگ بر عليه ديگر پادشاهان منطقه نياز داشت با او تماس گرفت. هاوکينز بعنوان دستمزد صاحب تمام افرادى ميشد که در جنگ به اسارت گرفته ميشدند. هاوکينز با ٣۰۰ سرباز انگليسى و همراه با رئيس و افراد او به نبرد دشمنان رئيس قبيله رفت. جنايات و خرابکارييهايى که افراد هاوکينز با آتش سلاحهاى خود در آن مشارکت نمودند غير قابل توصيف است. اما همه چيز به نفع هاوکينز تمام شد. او ٣۰۰ زندانى را٬ که با فروش و سود بزرگى در کارائيب به پايان رسيد٬ با خود برد.     

اروپاييها با گذشت زمان آموختند که به منظور بدست آوردن برده گان بيشتر از عداوت ميان اقوام مختلف و بهره بردارى از دشمنى ميان آنها٬ جهت بوجود آوردن شرايط جنگى٬ بهره بردارى نمايند. در اين موارد اروپاييها٬ براى مٽال يک طرف را به منظور بدست آوردن حق خريد برده در ميان اسرا٬ مسلح مينمودند. با اين روش٬ و اغوا شده توسط کالاهاى اروپايى که همچنين تجار برده پرداخت مينمودند٬ به تدريج برخى از پادشاهان آفريقايى در تجارت برده اروپاييها شريک شدند. 

اما اين مشارکت٬ در اغلب موارد٬ پادشاهان آفريقايى را به تجار برده وابسته نمود. براى اين پادشاهان٬ جهت بدست آوردن کالاهايى که تجار برده اروپايى ارائه مينمودند٬ تنها يک راه وجود داشت و آن اينکه برده گان بيشترى را تحويل بدهند. شکار برده به مناطق بزرگترى گسترش و هر چه بيشتر و بيشتر به قلب قاره نفوذ نمود.     

در آغاز تجار برده اروپا عمدتا با اسبها٬ کالاهاى مسى و پارچه ميپرداختند٬ اما به تدريج٬ تقريبا٬ تنها به سلاح گرم و الکل روى آوردند. براى قبايلى که در آفريقا مايل به حفظ آزادى خود بودند سلاح گرم٬ تفنگ فيتله اى٬ به ضرورتى مطلق مبدل شد. بدون سلاح گرم٬ که ميتوانست در ازاى برده دريافت شود٬ امپراطوريهاى نيرومند براى ملتهايى از جهات ديگر ضعيفتر در شکار برده٬ طعمه آسانى شدند.      

سرانجام روند توسعه وقايع سبب شد که بخش عمده اى از مردم در قاره آفريقا ناگزير به فراهم آوردن سلاح روى آوردند. در خلال صدها سال٬ از ابتداى دهه هاى ۱۸۰۰ ٬ عدم امنيت و عدم ٽبات گسترده اى بخش بزرگى از آفريقا را در بر گرفت· تقريبا در همه جا خطر ربوده و فروخته شدن به تجار برده اروپايى قريب الوقوع بود· ساختار جامعه فرو ريخت و به نابودى کشيده شد٬ انسانها تحقير شدند و توسط مديريت ظالمانه مورد تعرض قرار گرفتند·

اين امر از جمله در جريان توسعه هنر٬ از اشکال بسيار پيچيده در دهه هاى ۱۴۰۰ تا توصيفات شديدتر تا پايان دهه هاى ۱۸۰۰ ٬ قابل رويت است·

در بسيارى از نقاط آفريقا و امپراطوريهاى کهن توسعه اجتماعى باز ايستاد و فرهنگ به نابودى کشيده شد· قدرت سنتى پادشاهان٬ شديدا محدود شده توسط سيستمى از وزارى کابينه و سلسله مراتب٬ به فرايندى ظالمانه و نامحدود مبدل شد· اين امر به اينکه مخالفان سياسى و شورشيان با فروش به تاجران برده از سر راه برداشته شوند منجر شد· عدم امنيت در جامعه تا حداقل کاهش يافت٬ در مناطق بزرگ کشاورزى به نابودى کشيده شد٬ بله٬ کدام کشاورز زمينى را ميخواهد که نميداند ميتواند آنرا درو کند؟

تجارت انسان

تجارت برده شکارى بود شديد و بيرحم که تا عمق آفريقا گسترش يافت· آنها انسانها را مى ربودند و انسانهاى به اسارت گرفته شده توسط رباينده گان خود به ساحل٬ بازارها و قايقهاى برده هدايت ميشدند· اين ميتوانست به معناى چندين هفته و يا ماه پياده روى همراه با کمبود غذا و آب باشد· زندانيان ابتدا از غرب آفريقا ميامدند٬ از سنگال در شمال تا آنگولا در جنوب· در خلال دهه هاى ۱۸۰۰ از شرق آفريقا نيز تعداد زيادى برده آمدند· 

اسرا به محض ورود به بازار برده در اماکنى امن و يا زندانها به بند کشيده ميشدند· آنها٬ تا زمانى که سران قبايل و اروپاييها در مورد قيمت طبيعى يک pièce de Inde (بهاى يک فرد نيرومند٬ سالم ۲۰ ساله) به توافق برسند٬ ناگزير بودند که در آنجا بمانند· بطور معمول دو فرد ۳۰ ساله معادل با يک pièce٬ به اندازه دو پسر-ه ده تا ۱۵ ساله يا دو زن٬ بودند·

اسرا معمولا پس از هفته ها راه پيمايى در غل و زنجير فرسوده بودند· به اين امر بايد مساٸلى از قبيل زمانيکه براى نجات جان خود مبارزه مينمودند و اينکه شايد شاهد قتل عام عزيزان و به آتش کشيدن خانه هايشان توسط شکارچيان برده بودند را نيز اضافه کرد· به همين دليل ميزان مرگ و مير در زندانهاى بازارهاى برده فروشى بسيار بالا بود·

روزى که قرار بود اسرا به اروپاييها فروخته بشوند٬ مردان٬ زنان و کودکان٬ کاملا برهنه٬ به محلى باز آورده ميشدند· آنها درآنجا توسط دکتر کشتى دقيقا مورد معاينه قرار ميگرفتند· افرادى که بيش از ۵۰ سال٬ يا موهاى خاکسترى٬ داشتند و يا به دليلى نشانى از بيمارى از خود نشان ميدادند٬ کنار گذاشته ميشدند· تنها آنهايى که وضعيت خوبى داشتند خريدارى ميشدند·    

علامت گذارى برده با آهن داغ 

کليه زندانيان خريدارى شده با آهن گداخته٬ بر روى سينه هايشان يا بازوهايشان٬ علامت گذارى ميشدند· علامت کمپانى انگليسى آفريقا DY بود٬ Duke of York٬ دوک York٬ نام رسمى پادشاه انگليس· خانواده سلطنتى پرتقال از صليب مسيح استفاده ميکرد· انجمن کليساى آنگليکان٬ The Society for the Propagation of the Gospel٬ برده گان خود را با حروف SPG علامتگذارى مينمود·

پس از علامت گذاريها اسرا در انتظار حمل به کشتيهاى باقى ميماندند· در هر صورت اين سفر به يکى از قلعه ها٬ انبار هاى برده٬ که کشورهاى اروپايى در امتداد سواحل آفريقا٬ مستقيما به آمريکا٬ ساخته بودند ختم ميشد· 

اولين قلعه در سواحل آفريقا S. Jorge da Mina٬ بعدها Elmina٬ قرار داشت· قلعه توسط پرتقاليها در سال ۱۴۸۱-۱۴۸۹ تقريبا ۵۰ کيلومترى جنوب Cape Coast i dagens Ghana ساخته شد· پادشاه پرتقال João II که تصميم به ساخت قلعه گرفته بود قايقهايى را همراه با ۵۰۰ سرباز٬ ۱۰۰ کارگر ساختمانى و کليه مصالح مورد نياز ساختمانى ارسال نمود· قلعه با برجهاى بلند٬ دو خندق بزرگ تراشيده شده از سنگ بدور آن و ۴۰۰ توپ مجهز شد· آن قلعه به منظور نگاهدارى از ۱۰۰۰ برده ساخته شده بود! وضعيت و اندازه آن به خوبى نشان ميدهد که چه حجمى از تجارت برده پيش بينى شده بود· پادشاه João II از پاپ Xisto IV بخاطر کليه مسيحيانى که در S. Jorge da Mina جان داده بودند بخشش کامل گناهان دريافت نموده بود·   

سفر به آمريکا براى آن انسانهاى زندانى برابر بود با آمدن به محلى ناشناس· هيچيک از برده گان نميدانستند که چه روى خواهد داد و اغلب آنها هرگز دريا را نديده بودند·

زندگى  جهمنى در کشتى ى حامل برده گان غير قابل توصيف بود· برده گان را غل و زنجير ميکردند و در انبار کشتيها محبوس مينمودند· در آنجا آنها را در فضايى بسيار محدود٬ نه بيشتر از فضايى که عرض بدن به آن نياز داشت٬ در هم ميفشردند· انبار به طبقاتى به ارتفاع٬ بطور کلى٬ ۸۰ سانتيمتر٬ اما هرگز نه بيشتر از يک متر٬ تقسيم شده بود· در آنجا برده گان ميخوابيدند و يا جهت نشستن تلاش مينمودند· در کشتى انگليسى حامل برده گان ٬ Brooks ٬ ارتفاع طبقات ۷۸ سانتيمتر بود· در اين کشتى فضا براى هر برده ى مرد ۴۰×۱۸۳ سانتيمتر٬ براى زنان ۴۰×۱۷۵ سانتيمتر٬ براى پسران ۳۵×۱۵۲ سانتيمتر و دختران ۳۰×۱۳۷ سانتيمتر بود· در بسيارى از کشتيهاى حامل برده٬ برده گان با غلاده گردن نيز مورد ضرب و شتم قرار ميگرفتند·      

هنگاميکه انبار٬ معمولا با ۳۰۰-۵۰۰ برده٬ پر بود کشتى در آنچه که بعنوان گذرگاه ميانى معروف شد به آمريکا ميرفت· اين سفر معمولا پنج هفته طول ميکشيد· پنج هفته از گرسنگى و تشنگى· پنج هفته که در خلال آن صدها انسان ناگزير بودند نيازهاى خود را برطرف نموده و در محلى استفراغ کنند که ميخوابيدند· با کيلومترها فاصله بوى تعفن در کشتى حامل برده قابل استنشاق بود· برده گانى که جان ميدادند و يا دچار بيمارى ميشدند بلافاصله به دريا پرتاب ميشدند·

نمودار بارگيرى براى کشتى حامل برده Brookes از ليورپول

 

  

ميزان مرگ و مير در کشتى حامل برده غير قابل توصيف بود٬ ۲۰-۳۰ درصد در خلال گذرگاه ميانى جان ميباختند· برده گان گاهى بر عليه آن سرنوشت وحشتناک سر به شورش برميداشتند و رخ داد که گاهى کنترل کشتى را بدست ميگرفتند· تجار برده در اغلب موارد موفق به سرکوب شورش ميشدند و آنها را با براه انداختن حمام خون ديوانه وار تنبيه مينمودند· 

مٽلٽ تجارت

هنگاميکه براى لحظه اى تامل کرده و بشمار تقريبى افرادى که بعنوان برده فروخته شدند فکر ميکنيم٬ عمدتا در خلال ۱۶۵۰-۱۸۵۰ ٬ درميابيم که اين مسٸله بايد بخشى از يک فرايند بسيار گسترده باشد·

ميليونها نفر در آفريقا بعنوان برده در ازاى کالاهاى اروپايى٬ اسلحه گرم٬ پارچه٬ کالاهاى مسى و مشروبات الکلى خريده شدند· اين افراد به آمريکا برده شدند٬ در آنجا آنها را ناگزير نمودند که بصورتى رايگان براى صاحبان مزارع شکر و معادن کار کنند و در قاره آمريکا ٽروتهاى عظيمى را بصورت کالا٬ شکر٬ تنباکو٬ پنبه٬ نيشکر٬ طلا٬ نقره و سنگهاى قيمتى٬ توليد نمايند· اين کالاها به نوبه خود به اروپا٬ در آنجا سودهاى فراوانى را ايجاد نمود٬ آورده شدند· بخشى از سودهاى بدست آمده از اين معاملات بر روى کالاهاى جديد اروپايى سرمايه گذارى شد٬ کالاهايى که به آفريقا جهت خريد برده گان بيشتر سرمايه گذارى شدند· اين چرخش تجارى معمولا مٽلٽ تجارت يا دايره تجارت ناميده ميشود·  

نقش برده گان را در ايجاد اين ٽروت عظيم نبايد فراموش نمود· برده گان افرادى نادان و بطور کلى سياهانى تنبل٬ تنها جهت استفاده بعنوان وسيله اى ساده٬ که برخى از مورخان نژاد پرست خواهان آنند که به ما بقبولانند٬ نبودند· برده گان در واقع افراد شاغل٬ کشاوزران و صنعتگران – ه دزديده شده٬ با طيف گسترده اى از مهارتها٬ بودند· دانش آنها٬ در بسيارى از حوزه ها٬ براى موفقيت در معادن و مزارع شکر اساسى و بسيار ضرورى بود· آنها بعنوان نجار کارهاى ساختمانى٬ بنا٬ کشاورز٬ سنگ کار٬ آهنگر٬ نقاش٬ نجار٬ سازنده گان طلا و نقره٬ هنرمند و غيرو کار ميکردند· آنها توانايى و دانش کارى را از کشورهاى خود به همراه آورده بودند·

در پشت مٽلٽ تجارت خانواده هاى سلطنتى و شمارى از سرمايه داران ديگر اروپايى قرار داشتند· خانواده هاى سلطنتى يا مجوز تجارت با برده گان را ميفروختند و يا با سرمايه شخصى خود در اين تجارت شرکت ميکردند· شمار ديگرى از اعضاء طبقه مرفه٬ اشراف و بورژوازى٬ شرکتهايى را با اجازه خانواده هاى سلطنتى ايجاد نمودند٬ مجوزش را خريدند و تجارت برده را آغاز کردند· بسيارى از آنها مالکان کشتى و کارخانجات کشتى سازى٬ کارخانه هاى اسلحه سازى و پارچه در اروپا و صاحبان مزارع شکر – و معادن در آمريکا٬ بودند   

مٽلٽ تجارت معامله اى بسيار پر منفعت٬ معامله اى با يک سود سه برابر٬ بود· در آمد انگلستان از تجارت در کاراٸيب٬ در پايان دهه هاى ۱۷۰۰ چهار برابر بيشتر از درآمد حاصله از تجارت با همه جهان بود· منافع بدست آمده وسيع بودند و آن تجارت بسرعت توسعه يافت· در خلال دورانى نسبتا کوتاه شمار کشتيهايى فعال بر روى اقيانوسها افزايش يافت· در بندر ليورپول٬ ۱۷۱۹ ٬ ۱۸۳۷۱ کشتى ٽبت شده وجود داشتند· ۱۷۹۲ بر شمار کشتيها تا ۲۶۰۳۸۲ افزوده شده بود· اين افزايش ضرورى بود چرا که حمل و نقل کالا در خلال آن ۷۰ سال شديدا افزايش يافته بود· بعنوان مٽال ميتوان ارقام مربوط به واردات شکر به انگليس و صدور کالاهاى پنبه اى از بريتانيا مورد استفاده قرار گيرند· در سال ۱۷۲۰ انگلستان نيم ميليون تن شکر وارد کرد· در پايان دهه هاى ۱۷۰۰ واردات سالانه پنج برابر بزرگتر بود· ۱۷۰۱ انگلستان کالاهاى پنبه اى٬ ۲۳۰۰۰ پوند٬ صادر نمود· سال ۱۸۰۰ ارزش صادرات برابر با ۵٬۵  ميليون پوند بود·

"مٽلٽ تجارت"

ليورپول با کشتى سازى٬ منچستر و لانکشاير با توليد پارچه هاى پنبه اى ارزان قيمت براى خريد برده و بيرمنگام با صدور سلاح فيتله اى به آفريقا رشد کردند· توسعه سريع اقتصادى در مٽلٽ تجارت شرايط را براى انقلاب صنعتى در انگلستان فراهم آورد· نياز رو به رشد به کالاهاى مصرفى ارزان منجر به اختراعات در صنعت٬ که به نوبه خود منجر به گسترش و تجديد حيات٬ شد٬ گرديد· اين امر بخصوص در صنعت پارچه بافى٬ در پايان دهه هاى ۱۷۰۰ نوآوريها و ماشينهاى جديد بدنبال هم ميامدند٬ مشاهده ميشد·  

انقلاب صنعتى با مٽلٽ تجارت زاده شد· با آن طبقه جديدى متشکل از تجار بزرگ و صاحبان صنايع در راس جامعه ظاهر شدند· آنها فوق العاده ٽروتمند بودند٬ با پولهاى خود اسراف مينمودند و قدرت سياسى براى خود ميخريدند٬ براى مٽال در پارلمان انگليس٬ از جايى که ميتوانستند بر روى معاملات کشور و شرايط تجارت مٽلٽ نفوذ داشته باشند·

اما کليه اين ٽروتها که توسط مٽلٽ تجارت ساخته شده بود روى ديگرى٬ يک روى بسيار کٽيف٬ داشت· در آفريقا٬ بجز تمام بدبختيها و تلاشى کشور و فرهنگ که تجارت برده بوجود آورده بود٬ بخش بزرگى از توليد کالاى سنتى و دستى براى اينکه به تدريج کاهش و بخشا نابود شود٬ کاملا راکد شد· يک مٽال· توليد پارچه هاى آفريقاىى٬ شناخته شده بخاطر کيفيت خوبش و اينکه کشورهاى اروپايى در واقع قبل از تجارت برده وارد ميکردند معاملات ديگر را کاملا تحت الشعاع خود قرار داد٬ راکد و هنگاميکه پارچه ارزان از اروپا به کشورهاى آفرىقايى حمله کردند ناپديد شد·

با ادامه سرکوب و افزايش قدرت کشورهاى اروپايى وضعيت بدتر شد· سلطه گران اروپايى به منظور حفظ قدرت و بازارهاى خود توقفى عمدى را براى توليدات و توسعه جامعه در آفريقا اعمال نمودند· انتقال تکنيک جديد اروپايى به کشورها در آفريقا کاملا غيرممکن بود٬ اگر چه اين امر از جانب پادشاهان و تجار اروپايى بارها و بارها وعده داده شده بود و عليرغم اينکه پادشاهان آفريقايى بارها و بارها بخاطر دريافت پزشک٬ نجار کارهاى ساختمانى٬ معلم مدرسه٬ کشيش٬ سازنده قايق و چيزهاى ديگرى که آنها به منظور باز نمودن راههاى جديد براى آينده آفريقا ضرورى ميديدند طلب يارى نموده بودند·

 نوزاد مٽلٽ تجارت٬ صنعت٬ در اروپا نيز فقر و فاقه بيسابقه اى را ايجاد و زندگى براى توده هاى عظيم کارگران رنجى واقعى نموده بود· روزهاى کارى براى بزرگسالان و کودکان تقريبا پايان ناپذير بود٬ تا ۱۶ ساعت٬ دستمزدها بشدت ناچيز و شرايط کار غير قابل تصور بودند· فقر در شهرهاى صنعتى اروپا وخيمتر از هر زمان ديگر بود· فقط ٽروتمندان از ٽروتهاى حاصل از مٽلٽ تجارت بهره ميبردند· براى فقيران - ه اروپا تغييرات جامعه که نتيجه مٽلٽ تجارت بود نوع جديدى از بردگى شد·

در کتاب "وضعيت طبقه کارگر در انگلستان"٬ اٽر فردريک انگلس٬ ميتوان تصويرى از وضعيت کارگران در سال ۱۸۴۵ ٬ يک مطالعه حقيقى باور نکردنى٬ بدست آورد·

ادامه دارد 


March 17th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي